مقاله کامل
استاندارد های طراحی طلا و جواهر, برای طراحی طلا و جواهر نیاز به دانستن اطلاعات فنی و استانداردهای تولید خواهید داشت تا بعد از طراحی پروسه تولید به شکلی درست و اصولی پیش رود. با توجه به عکس زیر می توانید قسمت های مختلف انگشتر از نظر ضخامت را مورد بررسی قرار دهید.

محل قرار گیری سنگ ها در طراحی جواهرات از دو نظر بسیار اهمیت دارد

  1. استاندارد
  2. هارمونی

استاندارد: سنگ باید به درستی بر روی بزل نگهدارنده خود بنشیند و مخراجکار بتواند با پایه چنگ هایی که طراح در نظر گرفته است، سنگ را مهار کند.

هارمونی: سنگ اصلی در انگشتر معمولا از دیگر سنگ های اطراف خود بالاتر قرار می گیرد. طراح نباید پایه چنگ ها را طوری انتخاب نماید که بیش از حد ضخیم باشند این کار باعث می شود دید سنگ کم شود. در چیدمان سنگ های انگشتر جواهر پسندیده تر است که تمام سنگ ها با هم اختلاف ارتفاع و زاویه داشته باشند تا درخشش بیشتری ایجاد نمایند.

قسمت زیر رکاب انگشتر، معمولا بین 1.2 میلیمتر در نظر گرفته می شود البته این اندازه در انگشترهای جواهر است و برای انگشتر های طلا این انداره تا 0.7 میلیمتر هم قابل قبول است.
gold jewelry design standards seven - استاندارد های طراحی طلا و جواهر

قسمت پهلوی رکاب انگشتر، این قسمت که با نام های “کنار انگشتر” و یا “لبه کار” هم شناخته می شود بسیار مهم است. اگر طراح اندازه مناسب این قسمت را رعایت نکند و به طور مثال آن را ضخیم تر طراحی کند وقتی شخص انگشتر را در انگشت قرار می دهد این اندازه بیش از حد باعث می شود که برای دو انگشت کنار اذست کننده باشد.

قسمت زیر تاج، که با نام “تسمه” هم شناخته می شود معمولا بین 0.6 و 1 میلیمتر در نظر گرفته می شود.

البته طراحان باید به این نکته توجه داشته باشند که در مرحله پوست و پرداخت طلا معمولا 0.1 میلیمتر از ضخامت در نظر گرفته شده کاسته خواهد شد. به طور مثال اگر از ما بخواهند ضخامت زیر رکاب انگشتر 1 میلیمتر باشد ما باید در طراحی این ضخامت را 1.1 میلیمتر در نظر بگیریم.

استاندارد های طراحی طلا و جواهر, در تصویر زیر می توان به درستی مشاهده نمود، اگر ضخامت در لبه کار زیاد باشد باعث ایجاد ناراحتی در انگشتان دست می شود. البته دانستن این نکته نیز مهم است که انگشتر برای کدام انگشت طراحی می شود به طور مثال اگر برای انگشت اشاره باشد لبه کار در سمتی که انگشتر با انگشتی برخورد ندارد می توان از حالت استاندارد خارج شد و فراتر از 4 یا 5 میلیمتر هم در نظر گرفت. ولی از آنجا که 90 درصد طراحی های انجام شده برای انگشتر در انگشتان وسط قرار می گیرند باید ضخامت لبه کار از حالت استاندارد خارج نشود تا “استاندارد طراحی طلا و جواهر” حفظ شود.

مخراجکاری, حالت های مختلفی دارد در این صفحه به سه حالت آن اشاره می کنیم و یکی از آنها را از نظر استاندارد و جزئیات به صورت کامل بررسی می کنیم. رعایت استاندارد های طراحی طلا و جواهر در طراحی های ما یک اصل مهم و تاثیرگذار است

  1. مخراجکاری با پایه چنگ مشترک
  2. مخراجکاری با پایه چنگ جدا
  3. مخراجکاری دیواره ای

مخراجکاری با پایه چنگ مشترک: در این روش هر سنگ گرد به وسیله چهار پایه چنگ مهار می شوند. هر پایه چند همزمان دو سنگ را مهار می کند، دو سنگی که سمت چپ و راست خود قرار دارند. در تصاویر رنگ پایه چنگ ها بنفش و رنگ سنگ ها آبی است. این روش جزء پرکاربردترین روش های مخراجکاری محسوب می شود. در این روش پایه چنگ های رو به روی هم به سمت هم خم می شوند. 

مخراجکاری با پایه چنگ جدا: در این روش هر سنگ توسط چهار پایه چنگ مهار می شوند و هر پایه چنگ فقط مهار یک سنگ را برعهده دارد. ضخامت پایه چنگ ها به روش قبل کمی کمتر در نظر گرفته می شود و پایه چنگ ها به طرف مرکز سنگ مورد نظر خم می شوند تا آن را مهار کنند

مخراجکاری دیواره ای: در این روش هیچ پایه چنگی وجود ندارد و سنگ ها به وسیله دو دیواره مهار می شوند، در این روش از انجا که هیچ پایه چنگ و طلای اضافه ای در طول مسیر سنگ ها وجود ندارد، زیبایی سنگ ها بیشتر به چشم می خورد.

استاندارد های طراحی طلا و جواهر, در تصاویر زیر به بررسی دقیق تر این نوع مخراجکاری می پردازیم.

مثالی که در تصاویر زیر آورده شده است با توجه به اندازه سنگ الماس تراش برلیان به قطر 2mm می باشد.

قطر سنگ 2mm

ضخامت پایه چنگ 0.7mm

فاصله بین دو سنگ 0.2mm

فاصله بین دیواره داخل و پایه چنگ 0.15mm

فاصله بین دیواره داخل و لبه سنگ 0.1mm

در تصویر زیر با یک برش در عرض کار نمایی از ضخامت دیواره و ارتفاع پایه چنگ مشاهده می شود

ضخامت دیواره 0.5mm

ارتفاع پایه چنگ 0.75mm